چکيده
علوم بلاغي با در اختيار قرار دادن مبادي فهم، قرآن پژوه را براي وصول به فهمي درست از ساختار فصيح و بليغ قرآن، ياري مي رساند و مانند ساير علوم ادبي بر ساير علوم پيش نياز تفسير، تقدم رتبي دارد.
گسترۀ مسائل هريک از سه رشتۀ معاني، بيان و بديع، فراتر از تعداد مسائل مطرح شده است و امکان گسترش هريک از اين سه موضوع، وجود دارد و به لحاظ طبقه بندي در بهره گيري از اين سه موضوع، معاني بر بيان و بيان بر بديع، متقدم است.
براي اعتبار سخن اهل بلاغت نسبت به افراد غير متخصص، مي توان به بناء عقلاء بر مراجعه به خبره و دليل عقلي بر رجوع جاهل به عالم، استناد کرد.
مباني تفسير، متأثر از علوم بلاغي عبارت است از:
نخستين کتاب هاي اعجاز به طرح مباحث بلاغي پرداخته و در همين کتاب ها، ديدگاه صرفه (که اعجاز دروني قرآن را به چالش مي کشد) مورد نقد قرار گرفته است. با اثبات اعجاز بلاغي قرآن به کمک دستاوردهاي علوم بلاغي، تحريف ناپذيري قرآن نيز به اثبات مي رسد. علوم بلاغي در رفع شبهات اعجاز نيز (اعم از شبهات مربوط به اعجاز بياني، شبهات تحدي و شبهات محتوايي) نقش آفرين است.
أ. برخي خصوصيات بلاغي زبان قرآن مانند کاربرد مجاز، استعاره، تمثيل و کنايه در اين کتاب الهي، خاستگاه برخي ديدگاه ها در باب زبان قرآن بوده است.
ب. با بهره گيري از علوم بلاغي، مي توان سرشت زباني وحي قرآني را به اثبات رساند.
اثبات مصاديقي از رعايت اصل حکمت در قرآن، وابسته به بحث هاي بلاغي است از قبيل: حکمت در مخالفت با ظاهر، حکمت در کاربرد تشبيه، مجاز، استعاره، کنايه و توريه.
علوم بلاغي در برخي از قواعد تفسير نيز أثر گذار است:
در بررسي عملکرد تفسيري مفسران با دو رويکرد افراطي (با اصل انگاري برخي ابعاد ادبي)، تفريطي (با کم توجهي به جايگاه علوم بلاغي) مواجهيم. رويکرد سوم که اعتدالي نام گرفته ضمن پرداختن به ابعاد ادبي و بلاغي آيه، از ساير ابعاد تفسير نيز غافل نمانده است.