چکيده
يکي از مسائل مهم انسانشناسي که از ديرباز مورد توجه دانشمندان قرار داشته، مسئلهي سرشت انسان است. سرشت انساني، اشاره به عناصر مشترک طبيعت انساني دارد که از آغاز آفرينش، در همه انسانها به وديعه نهاده شده و عوامل محيطي و اجتماعي، سازنده يا از بين برنده آن نيستند و تعليم و تربيت در پيدايش آنها نقشي بازي نميکند. سرشت انساني، همان نحوهي وجود اوست و اما امور سرشتي (اعم از استعدادها و فعليتها) مولفههاي اين نحوهي وجود است که شامل بينشها، گرايشها، توانشها و انفعالات ميباشند. بايد توجه داشت که بسياري از مباحث علوم انساني، مبتني بر امور فطري است. از اين رو در تحقيق پيش رو برآنيم با روش نقلي تحليلي به مدد آيات و روايات از نقش جنسيت در سرشت انسان سخن بگوييم. زبان قرآن، از جمله زبانهاي جنسيتي محسوب شده و تعابير و خطابات ظاهراً مردانه آن، طبق قاعده تغليب، زنان را نيز در بر ميگيرد. براين اساس، گرچه زنان و مردان داراي سرشت مشترکي هستند اما، بر اساس آيات و حتي پژوهشهاي ميداني و تحقيقات زيستي، زن و مرد، تفاوتهاي زيادي نيز در امور سرشتي دارند. يافتهها حاکي از آن است که کارکرد عقلي زنان و مردان در امور بينشي متفاوت است. تفاوت توانمنديهاي آنان از تواناييهاي متفاوت آنان خبر ميدهد. زنان و مردان، در گرايشها نيز، داراي اختلافاتي هستند و دامنهي اين اختلافات به بعد انفعالات نيز کشيده شده است. اين تفاوتهاي تکويني بر اساس رسالت اصلي آنان شکل گرفته است و به هيچ عنوان به معناي برتري يکي و فرودستي ديگري نميباشد.
کليدواژهها: جنسيت، بينشهاي سرشتي، توانشهاي سرشتي، گرايشهاي سرشتي، انفعالهاي سرشتي.