چکیده
در فرهنگ زبان وحی دو واژۀ «کتاب» و «حکمت» جایگاه برجسته ای دارند این دو واژه به صورت گسترده و متنوعی در قرآن به کار رفته است و تعلیم آن دو از وظایف انبیاء و ضامن تربیت انسان معرفی شده است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که کتاب و حکمت در قرآن از منظر معناشناسی چه جایگاه و کاربردی دارند؟ و حوزۀ معنایی آنها چگونه ترسیم میگردد؟
کتاب در لغت به معنای نوشتن و نوشته به کار رفته و کاربرد آن در دیگر معانی چون دوختن، قضا، تقدیر و غیره مجاز می باشد. از دیدگاه علامه طباطبایی معنای اصلی کتاب همان نگارش با قلم است و از باب توسعۀ در معنا بر قرآن کریم و دفتر ثبت اعمال و حوادث اطلاق گردیده است. عناصر دیگر از خانوادۀ کتاب در دو معنای حکم تکوینی و تشریعی در قرآن به کار رفته است. دانیل مدیگان معتقد است واژۀ کتاب در معنای نسبی خود به کار رفته و سمبل علم و حاکمیت خداوند بر جهان هستی است و دو پدیدۀ «علم» و «حکم» ساختمان معنایی کتاب را استوار میسازد.
واژۀ کتاب بر محور جانشینی با واژگانی چون خطّ، زُبُر، رَقَم وغيره. در سطح پایه، و با واژگانی چون قرآن، فرقان، ذکر و نور و غیره در بافت سخن وحی در یک میدان معنایی قرار میگیرد و بر محور هم نشینی با واژگانی چون، حکمت، حکیم، مبارک، مهیمن، قیّم، غیر ذی عوج، باهمآیی دارد. و در سیاق سخن با نور و ظلمت، هدی و ضلال، ایمان و کفر، صدق وکذب، و غیره واژگان هم حوزه به شمار میآیند.
حکمت از مادۀ ح ک م به معناى منع به منظور اصلاح است و از منظر علامه طباطبایی حکمت قضایای مطابق با واقع و حجتی است که حق را نتیجه میدهد و به گونه ای سعادت انسانی را در بر میگیرد. مدیگان معتقد است کتاب و حکمت به یک چیز اشاره دارد و جدا از هم نیستند و نماد علم و حکم خداوند به شمار میآیند. حکمت در دو بعد ایجابی و سلبی با واژگانی چون توحید، شرک، هدی، ضلال، حق، صدق، موعظه، و دیگر عناصر کلیدی که به امور تربیتی و اخلاقی مربوط می شود از حوزۀ معنایی واحد برخوردارند.
واژگان کلیدی: کتاب، حکمت، معنا شناسی، حوزۀ معنایی، جانشینی، هم نشینی، علامه طباطبایی، دانیل مدیگان